دلنوشته های من

موج میزند احساس من در میان حرفهایم،تلالو اش را می بینی؟

 بگذار،

تر و خشک

باهم ،

بسوزند؛

دیگر،

فرقی نمی کند،

هیچ کدامشان

سایه ندارند!!!

نوشته شده در یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:,ساعت 15:9 توسط ترنم | |

به

گوسفند نمایانی

که از

نسل گرگند

بگویید:

بس است دیگر،

لباسشان

 بد،

نخ نما شده است!!!

 

نوشته شده در شنبه 27 مهر 1392برچسب:,ساعت 10:44 توسط ترنم | |

خسته ام از

مردمانی که

می گویند:

یارند!

ولی

به وقت نیاز

همه

 خود دارند!

نوشته شده در شنبه 27 مهر 1392برچسب:,ساعت 10:41 توسط ترنم | |

هرگاه که

ورق زدم،

دفتر دلتنگی را

فقط،،،

باران

سهم چشمانم شد،

 و نمی دانم،

تو  

چترت را،

برای که

باز کردی؟؟

 

نوشته شده در جمعه 26 مهر 1392برچسب:,ساعت 10:34 توسط ترنم | |

گاهی

از نگاهت

لرزه دارم!

نه از ترس،

از سر دلتنگی،

و افسوس

که

تو

نمی دانی...

نوشته شده در جمعه 26 مهر 1392برچسب:,ساعت 10:29 توسط ترنم | |

گاهی اشک هایم،

را در پس خنده،

پنهان می کنم،

تا بگویند،

از سر شوق است

نه از درد و جنون!!!

نوشته شده در دو شنبه 25 شهريور 1392برچسب:,ساعت 10:25 توسط ترنم | |

برای گریه هایم،تو

برای خنده هایت ،من

بر تنهایی هایم ،تو

برای لحظه هایت ،من

از این لحظه، شکیبا، تو

برای هر مبادا، من....

نوشته شده در یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:,ساعت 14:25 توسط ترنم | |

گاهی،عشق ،

عادت شده،

گاهی ،هوس،

و عشق تو،

برای من،

شده نفس،

تو این اتاق،

 تواین قفس،

تویی نفس،

نه عادتی

نه یک هوس...

نوشته شده در شنبه 23 شهريور 1392برچسب:,ساعت 13:55 توسط ترنم | |

گاهی،

از احساس

بیش از حد،

سو  برداشت می شود،

به حدی که،

عشق را

به

سخره می گیرند!

 

نوشته شده در شنبه 16 شهريور 1392برچسب:,ساعت 8:49 توسط ترنم | |

آنقدر می خواهمت

که گاهی ،

می شکنم،

حریم عشق و

خودخواهی را،

و لمس می کنم

من،

 حریم

تنهایی را،

(ندانسته....)

نوشته شده در شنبه 16 شهريور 1392برچسب:,ساعت 8:44 توسط ترنم | |

افکار یخ زده ام،

در کوهستان ذهن،

مرا،

از ریزش بهمن،

 غافل کرد

و من،

فرو ریختم،

این هم ،

عاقبت

سطحی نگری!

 

نوشته شده در پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:,ساعت 10:10 توسط ترنم | |

ترنم باران،

پژواک صدایم بود،

وقتی که گفتم:

بی تو،

دلگیرم...

 

نوشته شده در سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:,ساعت 17:5 توسط ترنم | |

وقتی که،

هست هایت،

نیستند،

آنچنان که،

بایدند!

 من،

یک،

نبایدم!!!

 

 

نوشته شده در دو شنبه 11 شهريور 1392برچسب:,ساعت 10:47 توسط ترنم | |

آنقدر،

اسیر رویایت ،

شده ام،

که بیداری،

برایم ،

کابوس سیاهیست!

نوشته شده در شنبه 9 شهريور 1392برچسب:,ساعت 11:9 توسط ترنم | |

دیوارهای خانه هم،

نبودنت را ،

زمزمه می کنند.

پنجره هم،

مثل من،

آمدنت را ،

به انتظار نشسته است!

نوشته شده در پنج شنبه 7 شهريور 1392برچسب:,ساعت 10:59 توسط ترنم | |


Power By: LoxBlog.Com